دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

✿ــــ✿

گريه دل !

در حال گريه و نق و نوق زدن .... چى شده ؟ دلم گرفته .... چرا دلت گرفته ..؟؟؟ آخه من حباب مى خواستم .... خب نداشته حالا ميريم با هم مى گرديم برات مى خرم اين كه گريه نداره من كه گريه نمى كنم دلم گريه مى كنه .... پى نوشت : امروز با هم رفتيم كانون پرورش فكرى و كلاس نقاشى ثبت نامت كردم . اول گفتى نمى خوام برم تو هم بايد بياى پيشم ولى وقتى رفتيم اونجا از محيطش خوشت اومد و گفتى ميرم . خداييشم جاى خيلى قشنگى بود اميدوارم زيادى بهونه نگيرى و راحت سر كلاس بشينى ! سه شنبه دوم ارديبهشت ٩٣
2 ارديبهشت 1393

كيف

_مامان مى دونى كيف حسنا خيلى جديد بود : چه شكلى بود مگه ؟ _ روش عكس خانم بود كه تاج داشت و گربندن و گوشواره .... ولى كيف اميرحسن خيلى وحشى بود !!! : كيفش وحشى بود ...؟!!! _ بله ديگه .... يه ربات بود كه وحشى بود ... پسرا لباسا و كيفاشون وحشيه ...!!!!!!! پى نوشت : امروز صبح براى اولين بار ماجراى نامگزاريت رو برات تعريف كردم و اينكه سيد بودن يعنى چى رو هم برات گفتم . سه شنبه ٢ ارديبهشت ٩٣
2 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد